گزارشی از اتفاقات روزانه‌ی یک مهندس - DailyWriter

۸ مطلب با موضوع «کار» ثبت شده است

دروغ گفتن و مال مردم خوردن

حق‌الناس


با این که تجربه قبلی داشتم که موقع تسویه حساب زورش میاد پول بده (پول سازمان نه شخصی!) این بار در حیاط سازمان بهش گفتم بیا هزینه رو هم همین الان با هم طی کنیم و گفت بزار بعدا اینکارو میکنیم و من بهش گفتم نه همین الان باید هزینه رو طی کنیم چون بعدا میخواید کمش کنید و ...

خلاصه با هم طی کردیم که برای هر طرح 25 تومن (در حالت عادی من 100 هزارتومن میگیرم) و تعداد اونا هم 30 تا بود!

خلاصه توی دو هفته صبح تا شب همین طور براش طرح زدیم و روزی که قرار شد برم بهش بدم رو رفتم سازمانشون

متوجه شدم که برای دوره تا 6 ماه دیگه نیست و همون روز میخواد بره!!!!!! همونجا وایسادم تا پیداش بکنم و پیداش کردم و بهش گفتم اول تکلیف من رو روشن کن بعد برو!

بهم گفت طرح رو بده به فلانی من میرم با سازمان مرکزی صحبت میکنم تا 300 تومن (!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!) بهت بدن!!!

گفتم چند بهم بدن؟!

گفت 300 تومن

گفتم چرا؟

گفت مگه هفته پیش نیومدی گفتی 300 تومن بهم بدید ؟

گفتم علی الحساب 300 تومن بهم بدید نه گفتم که کلش 300 تومن میشه

قرار شد هر طرح 25 تومن حساب کنید

گفت چند؟ (!!!!!!!!!!) یعنی میشه 750 تومن؟!

گفتم اره مگه یادت نیست توی حیاط با هم صحبت کردیم و کاملا یادش بود و به هر روشی میخواست بزنه زیرش

گفت باشه حالا شما برید طرح ها رو بدید من اول میرم با سازمان مرکزی صحبت میکنم و بعد میرم دوره تا سه روز دیگه خبرت میدم

3 روزش شد یک هفته و خبر نشد و منم هر چی تماس گرفتم تلفنش رو جواب نداد

براش پیام فرستادم که لطفا با من تماس بگیرید


شب تماس گرفت و گفت: من به فلانی قبل از شما زنگ زدم و بهش گفتم که برامون بزن با 300 تومن و گفته بود باشه(!!!!!!!!!!!)

گفتم با کی ؟ با کسی که خودم بهشون یاد دادم؟ بعد شما من رو با ایشون مقایسه میکنی؟!!!!!

گفت: یادمه بهتون گفتم با 300 تومن برامون بزن

بهش گفتم اصلا چنین حرفی به من نزدید و توی حیاط با هم قرار گذاشتیم که هر طرح 25 تومن باشه

25 تا تک تومنی که نیست! پس 25 هزارتومان بوده و شما گفتی باشه برو

گفت حالا صحبت کردم 300 تومن بهتون بدن

و بقیه رو ببینم چقدر میتونم از سازمان مرکزی بگیرم بهت بدم

گفتم من کاری ندارم

حالا چونه هم میخوای بزنی بزن ولی 100 تومن بزن نه 450 تومن !!!! (من همون چونه هم اصلا راضی نیستم و درواقع کلا راضی نیستم! حتی اگر پولمو کامل بدن!)


و در اخر جالب بدونید که این سازمان دولتی و عظیم کشور هست که ایشون هم خودشون کارمند اونجا هستن! و متاسفم برای ایشون واقعا!!


من این رابطه اصلا دیگه برام مهم نیست و با اینکه بهش گفتم 100 توومن چونه بزن و بقیه رو بهم بده، صبح بهش پیام میدم و میگم من اصلا راضی نیستم و باید 750 تومن رو کامل بدید چون من چیزی یادم نرفته و اشتباهی هم نکردم که بخوام 100 تومن تخفیف بدم!!!


با عرض پورش دوستان ولی اعصابم رو خورد کرده ادم هایی که ادعای درستکاری میکنن و اینطور زیر حرفشون میزنن!

۱۸ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

کار امروزم تموم شد...

کارهای انجام شده


خدا رو شکر امشبم تونستم چند از کار های عقب موندم رو انجام بدم، اونم به خاطر کم کاری مشتری چند ساعت از من برای ایده سازی و طراحی زمان برد.

به مشتری میگم شما باید تصاویر کار رو به من بدید، من از کجا فلان شخص داخل دانشگاه شما رو بشناسم، بعد میگه باشه و تا چند روز ازش خبری نمیشه و عکس ها رو هم نمیفرسته!
از اون طرف میگه من تا 14 بهمن میخوام کار رو!!!
مشکلی نداره این کار رو براشون انجام میدم ولی به نظر شما این طور افراد ایا به جایی خواهند رسید ؟!

مثل همیشه موزیک همراهیم کرد که همراه کار لذت ببرم( با اینکه در زمان کار شاید اصلا متوجه نباشم که چی داره میخونه ولی در بک گراند مغزم اجرا میشه!) اما تنها خواننده ای که همیشه از اول داشتم گوش میدادم و میدم کسی نیست جز سلطان صداها: محسن چاوشی

محسن چاوشی
خبر خوش برای طرفدارهاش هم اینه که آلبوم امیر بیگزند امشب به عنوان بهترین آلبوم پاپ جشنواره فجر انتخاب شد!
۰۲ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

کتاب=یادگیری=زندگی

اعتبار کاری


امروز بعد از یک هفته یک کتاب تخصصی که انرژی زیادی از ادم رو میگیره تونستم تمومش کنم و اطلاعات خیلی خوبی رو بدست بیارم(در واقع اطلاعاتم اپدیت شد و یک مقدار هم اطلاعات جدید بود)

و در نتیجه الان بهتر میتونم در زمینه کاریم نتایج و کارهای فوق العاده تری رو بدست بیارم.

نکته ای که هست اینه که اگر شما یک کاری رو بلد هستید نیاز هست که هر چند مدت یکبار (مثلا 3 ماه، 6 ماه یا یکسال) اطلاعاتتون رو بروز کنید.

یا اینکه مثل من سایت های تخصصی در زمینه کاریتون رو دنبال کنید تا از اتفاقات در حوزه مرتبط با شما اطلاع داشته باشید.(البته سایت های منبع انگلیسی)


متاسفانه چیزی که من در جامعه میبینم اینه که طرف بعد از فراگیری سطحی یک مطلب، ادعای خفن بودن و کاردرست بوددن میکنه و زمانی هم که ازشون نمونه کار میخواید یا ندارن اینکه از ادعایی که کردن شرمنده میشن 

به شخصه خود من هیچ ادعایی در زمینه کاریم و علمیم ندارم چون که در غیر اینصورت باعث میشه که به یک مرده متحرک تبدیل بشی و هیچ پیشرفتی نکنی

نمونه کارهای من همون ادعا و اعتبار من شناخته میشن و نه بیشتر!


پس سعی کنیم بیشتر بخونیم و بیشتر یاد بگیرم و اطلاعاتمون رو بروز نگه داریم.


#زندکی #کار

۰۱ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

طلبکاری...

پرداخت بدهکاری - دریافت طلبکاری


بعد از حدود یکسال حرف نزدن و امروز فردا شدن، به دوستم که یک کاری رو گرفته بود و با هم انجامش دادیم میگم که تماس نگرفتی برای پول، گفت فردا باهاش تماس میگیرم
بعد نحوه جواب دادن تشکر من هم خیلی جالب بود که اینجا دیگه نمیگم

اما مسئله اینه که درسته خودش هم پولی نگرفته(من نمیدونم ولی بهش اعتماد دارم) تا اینکه بخواد حق منو بده، ولی اینکه بعد از یکسال ازش بخوای یکم فشار به طرف بیاره تا پول ازشون بگیره و اینطوری جواب گرفتن یکم ناخوشاینده!
من خودم از یک طرفی بدهکارم و فشار روی من هست، اما همونطور که دیگران از من حقشون رو طلب میکنن و کاملا کار درستی هم هست، منم این حق رو دارم که حقم  رو طلب کنم!



۲۹ دی ۹۵ ، ۲۱:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

وعده های بی پایان روحانی

من هیچ وقت حرف سیاسی نزدم و نخواهم زد چون کلا نه ربطی به سیاست دارم و خوشم نمیاد ازش
به قول یک نفر:

سیاست پدر و مادر نداره!


حسن روحانی

اما دیشب مثل اینکه رئیس جمهور در این ماه گذشته برای چندمین بار داشته با مردم و خبرنگار ها حرف میزده و قسمت جالبش اینه که ماه های گذشته و سال های گذشته یادش نبوده که در یک ماه میتونه چندین بار با مردم حرف بزنه و گزارش بده (این یکی از معجزات نزدیک شدن به انتخابات هست)

اما این اصلا مهم نبود
قضیه جالب این بود که مِستر پرزیدنت وعده هاشون تمام نمیشه و معلوم نیست که چه زمانی تموم میشه، اینطور که معلومه شاید حتی بعد از اینکه ریاست جمهوریش تموم شد میخواد وعده های مختلف برای حل بیکاری، رفاه مردم، مسکن مردم، حمل و نقل مردم، محیط زیست، اقتدار ایران، بازگرداندن اعتبار به پاسپورت های ایرانی، ارزون شدن نان و لبنیات، کمتر کردن و مخفی کردن حقوق های نجومی و ........................... بده.
عبور حسن روحانی با خودروی خارجی در کارخانه ی تولید محصولات ایرانی

حرف از بیکاری شد و مشخص شد که 700 هزار شغل ایجاد کردن!!!!

واقعا ابراز تاسف میکنم که یک رئیس جمهور 4 سال رو که میتونست برای مردم کار های مختلفی بکنه، لینک کرد به برجام و وعده های رفاهی مختلف و... و با همین وعده ها و حرف ها و 4 سال مردم رو سرکار گذاشت و کشور رو اداره کرد!

امام خمینی یک جمله معروف با این مضموم داره که میگه
کسی که در فقر زندگی نکرده باشه نمیتونه زندگی مردم و فقرا رو احساس کنه و مشکلات رو درست کنه

شاید دلیلش جمله‌ی بالا باشه که وزیر های چند میلیاردی در این دولت سرکار هستن و نعمت زاده گفته بود که
حالا دو میلیارد وام گرفتن و پس ندادن، دیگه این همه سر و صدا نداره


آخوندی و هواپیما ایرباس
یا فقط برای یکبار هم که شده لحظه ورود هواپیما ایرباس و حرکات آخوندی رو ببینید!(shame)
من بهش رای دادم و الان یکی از ناراضی ترین ها هستم چون احساس میکنم رای من رو به هدر داده و به هدر رفته و نتیجه اینه که دیگه اعتباری برای من و امثال من نداره که بخوایم دوباره انتخابش کنیم!


به امید روز های بهتر
(این نظر شخصی من بعد از کلی صبر و تحمل و چیزی نگفتن بود، و نظر شما هم محترم است)
۲۹ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

توکل بر خدا

توکل بر خدا


شخصی که بعد از دو روز پیگیر کلاس خصوصی بود، الان پیام داد و گفت که کلاس خصوصی نمیخواد و داره میره آموزشگاه

خیلی هم عالی ولی کمی دیر گفت متاسفانه


اما نکاتی که در این اتفاق میتونم در نظر بگیرم

1- این بنده خدا میگفت که من سر کار هستم و ساعت 4 میرسم خونه و وقت ندارم، در نتیجه الان اصلا مشخص نیست که چطور میخواد بره آموزشگاه و شاید اصلا کلاس آموزشی در میان نبوده و مردم آزاری داشته، اما من مثبت بهش نگاه میکنم و میگم که برنامه اش رو تنظیم کرده که بره

2- زمانی که شما تماس میگیرید برای کلاس خصوصی و هماهنگ میکنید برای اون، اخلاق اینو میگه که شما در اون شرکت کنید یا اینکه 1 ساعت بعد از تماس اولیه تون بگید که کلاس  رو نمیخواید شرکت کنید، چون که با این کار برنامه های دیگر مدرس و از همه مهمتر زمانش بهم نمی ریزه و میتونه به برنامه هاش برسه! (پس اخلاق حرفه ای رو در نظر داشته باشید)

3- من کلا ادم مثبت نگری هستم چون که باعث ارامشم میشه، در نتیجه برای مثبت نگری من همیشه یک مورد رو در نظر دارم و اونم "حکمت خدا" هست

به خودم میگم که حکمتی داشته که اینطور شده و همیشه هم واقعا درسته (باید بهش برسید)

خیلی وقتا شده یک کار کنسل شده و یا به من نرسیده، چند روز/ماه/سال بعد مشخص شده که اگر اونو من انجام میدادم حتما ضرر میکردم (همونطور که گفتم باید بهش برسید و تجربه کنید و ایمان داشته باشید که حکمت خدا در میونه و خدا خیر شما رو میخواد)

4- حکت خدا بارها و بارها برای من اثبات شده، حتی بعضی از اتفاقات بیش از 7 سال طول کشیده که فهمیدم چه بلایی به سرم میومده و به خاطر اینکه به اون چیزی که میخواستم نرسیدم تونستم این مسیر رو بیام وگرنه کل مسیر زندگی من تغییر میکرده

5- به خدا ایمان و توکل داشته باشید، چیزی ازتون کم نمیشه، فقط کافیه چندبار با تمام وجود باور داشته باشید تا معجزات و اثراتش رو در زندگیتون ببینید!


پ.ن: در اخر پست قبلی من به خدا توکل کردم! دوستان، شما هم برای هر کاری به خدا توکل کنید و برید توی دل اون کار!


۲۸ دی ۹۵ ، ۱۳:۳۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

کلاس خصوصی...

کلاس خصوصی

دارم اطلاعاتم رو بروز میکنم برای کلاس خصوصی که امروز دارم
من اصولا قبل از برگزاری هر کلاس حتی اگر هفته ای فاصله بین اونا باشه سعی میکنم یکبار اطلاعاتم رو بروز و دوره کنم تا با بهترین کیفیت بتونم تدریس کنم

کاری که هر استادی باید اونا رو انجام بده (که متاسفانه اندک شماری اینکار رو میکنن)


با توکل بر خدا رفتیم سراغش...

۲۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

پست 1000 کلمه ای دود شد رفت هوا

ارور وردپرس در ارسال مطلب

به خاطر یک اشتباه کوچک و پردازش نکردن پستی که در وبلاگ اصلیم نوشته بودم (بیش از 1000 کلمه) توسط وردپرس، تمام مطلب، فرمت بندی، سئو و ... همه در یک چشم بهم زدن به هوا رفت و هیچ پشتیبانی هم نه خودم و نه وردپرس نگرفته!
ساعت ها تلاش و تفکر در یک ثانیه به نابودی پیوست!

اگر الان شروع کنم نوشتن، چون کلی وقت گذاشته بودم روش و اعصابم خورد شده، احتمال زیاد(حتما!) بصورت خلاصه و بی دقت می نویسم، در نتیجه باید بگذارم فردا با ارامش (و اول در ورد) بنویسمش و تنظیمش کنم برای انتشار!  



پ.ن: داشتم روی سئو سایت کار میکردم و همینطور صفحه رو برای تست رفرش میکردم و الان دیدم پست برگرشته!! و این نشون میده بدبخت وردپرس در پشت صحنه داشته تلاش میکرده پست رو برگردونه!

۲۶ دی ۹۵ ، ۲۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس