گزارشی از اتفاقات روزانه‌ی یک مهندس - DailyWriter

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «dailywriter» ثبت شده است

کتاب=یادگیری=زندگی

اعتبار کاری


امروز بعد از یک هفته یک کتاب تخصصی که انرژی زیادی از ادم رو میگیره تونستم تمومش کنم و اطلاعات خیلی خوبی رو بدست بیارم(در واقع اطلاعاتم اپدیت شد و یک مقدار هم اطلاعات جدید بود)

و در نتیجه الان بهتر میتونم در زمینه کاریم نتایج و کارهای فوق العاده تری رو بدست بیارم.

نکته ای که هست اینه که اگر شما یک کاری رو بلد هستید نیاز هست که هر چند مدت یکبار (مثلا 3 ماه، 6 ماه یا یکسال) اطلاعاتتون رو بروز کنید.

یا اینکه مثل من سایت های تخصصی در زمینه کاریتون رو دنبال کنید تا از اتفاقات در حوزه مرتبط با شما اطلاع داشته باشید.(البته سایت های منبع انگلیسی)


متاسفانه چیزی که من در جامعه میبینم اینه که طرف بعد از فراگیری سطحی یک مطلب، ادعای خفن بودن و کاردرست بوددن میکنه و زمانی هم که ازشون نمونه کار میخواید یا ندارن اینکه از ادعایی که کردن شرمنده میشن 

به شخصه خود من هیچ ادعایی در زمینه کاریم و علمیم ندارم چون که در غیر اینصورت باعث میشه که به یک مرده متحرک تبدیل بشی و هیچ پیشرفتی نکنی

نمونه کارهای من همون ادعا و اعتبار من شناخته میشن و نه بیشتر!


پس سعی کنیم بیشتر بخونیم و بیشتر یاد بگیرم و اطلاعاتمون رو بروز نگه داریم.


#زندکی #کار

۰۱ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

طلبکاری...

پرداخت بدهکاری - دریافت طلبکاری


بعد از حدود یکسال حرف نزدن و امروز فردا شدن، به دوستم که یک کاری رو گرفته بود و با هم انجامش دادیم میگم که تماس نگرفتی برای پول، گفت فردا باهاش تماس میگیرم
بعد نحوه جواب دادن تشکر من هم خیلی جالب بود که اینجا دیگه نمیگم

اما مسئله اینه که درسته خودش هم پولی نگرفته(من نمیدونم ولی بهش اعتماد دارم) تا اینکه بخواد حق منو بده، ولی اینکه بعد از یکسال ازش بخوای یکم فشار به طرف بیاره تا پول ازشون بگیره و اینطوری جواب گرفتن یکم ناخوشاینده!
من خودم از یک طرفی بدهکارم و فشار روی من هست، اما همونطور که دیگران از من حقشون رو طلب میکنن و کاملا کار درستی هم هست، منم این حق رو دارم که حقم  رو طلب کنم!



۲۹ دی ۹۵ ، ۲۱:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

وعده های بی پایان روحانی

من هیچ وقت حرف سیاسی نزدم و نخواهم زد چون کلا نه ربطی به سیاست دارم و خوشم نمیاد ازش
به قول یک نفر:

سیاست پدر و مادر نداره!


حسن روحانی

اما دیشب مثل اینکه رئیس جمهور در این ماه گذشته برای چندمین بار داشته با مردم و خبرنگار ها حرف میزده و قسمت جالبش اینه که ماه های گذشته و سال های گذشته یادش نبوده که در یک ماه میتونه چندین بار با مردم حرف بزنه و گزارش بده (این یکی از معجزات نزدیک شدن به انتخابات هست)

اما این اصلا مهم نبود
قضیه جالب این بود که مِستر پرزیدنت وعده هاشون تمام نمیشه و معلوم نیست که چه زمانی تموم میشه، اینطور که معلومه شاید حتی بعد از اینکه ریاست جمهوریش تموم شد میخواد وعده های مختلف برای حل بیکاری، رفاه مردم، مسکن مردم، حمل و نقل مردم، محیط زیست، اقتدار ایران، بازگرداندن اعتبار به پاسپورت های ایرانی، ارزون شدن نان و لبنیات، کمتر کردن و مخفی کردن حقوق های نجومی و ........................... بده.
عبور حسن روحانی با خودروی خارجی در کارخانه ی تولید محصولات ایرانی

حرف از بیکاری شد و مشخص شد که 700 هزار شغل ایجاد کردن!!!!

واقعا ابراز تاسف میکنم که یک رئیس جمهور 4 سال رو که میتونست برای مردم کار های مختلفی بکنه، لینک کرد به برجام و وعده های رفاهی مختلف و... و با همین وعده ها و حرف ها و 4 سال مردم رو سرکار گذاشت و کشور رو اداره کرد!

امام خمینی یک جمله معروف با این مضموم داره که میگه
کسی که در فقر زندگی نکرده باشه نمیتونه زندگی مردم و فقرا رو احساس کنه و مشکلات رو درست کنه

شاید دلیلش جمله‌ی بالا باشه که وزیر های چند میلیاردی در این دولت سرکار هستن و نعمت زاده گفته بود که
حالا دو میلیارد وام گرفتن و پس ندادن، دیگه این همه سر و صدا نداره


آخوندی و هواپیما ایرباس
یا فقط برای یکبار هم که شده لحظه ورود هواپیما ایرباس و حرکات آخوندی رو ببینید!(shame)
من بهش رای دادم و الان یکی از ناراضی ترین ها هستم چون احساس میکنم رای من رو به هدر داده و به هدر رفته و نتیجه اینه که دیگه اعتباری برای من و امثال من نداره که بخوایم دوباره انتخابش کنیم!


به امید روز های بهتر
(این نظر شخصی من بعد از کلی صبر و تحمل و چیزی نگفتن بود، و نظر شما هم محترم است)
۲۹ دی ۹۵ ، ۱۵:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

توکل بر خدا

توکل بر خدا


شخصی که بعد از دو روز پیگیر کلاس خصوصی بود، الان پیام داد و گفت که کلاس خصوصی نمیخواد و داره میره آموزشگاه

خیلی هم عالی ولی کمی دیر گفت متاسفانه


اما نکاتی که در این اتفاق میتونم در نظر بگیرم

1- این بنده خدا میگفت که من سر کار هستم و ساعت 4 میرسم خونه و وقت ندارم، در نتیجه الان اصلا مشخص نیست که چطور میخواد بره آموزشگاه و شاید اصلا کلاس آموزشی در میان نبوده و مردم آزاری داشته، اما من مثبت بهش نگاه میکنم و میگم که برنامه اش رو تنظیم کرده که بره

2- زمانی که شما تماس میگیرید برای کلاس خصوصی و هماهنگ میکنید برای اون، اخلاق اینو میگه که شما در اون شرکت کنید یا اینکه 1 ساعت بعد از تماس اولیه تون بگید که کلاس  رو نمیخواید شرکت کنید، چون که با این کار برنامه های دیگر مدرس و از همه مهمتر زمانش بهم نمی ریزه و میتونه به برنامه هاش برسه! (پس اخلاق حرفه ای رو در نظر داشته باشید)

3- من کلا ادم مثبت نگری هستم چون که باعث ارامشم میشه، در نتیجه برای مثبت نگری من همیشه یک مورد رو در نظر دارم و اونم "حکمت خدا" هست

به خودم میگم که حکمتی داشته که اینطور شده و همیشه هم واقعا درسته (باید بهش برسید)

خیلی وقتا شده یک کار کنسل شده و یا به من نرسیده، چند روز/ماه/سال بعد مشخص شده که اگر اونو من انجام میدادم حتما ضرر میکردم (همونطور که گفتم باید بهش برسید و تجربه کنید و ایمان داشته باشید که حکمت خدا در میونه و خدا خیر شما رو میخواد)

4- حکت خدا بارها و بارها برای من اثبات شده، حتی بعضی از اتفاقات بیش از 7 سال طول کشیده که فهمیدم چه بلایی به سرم میومده و به خاطر اینکه به اون چیزی که میخواستم نرسیدم تونستم این مسیر رو بیام وگرنه کل مسیر زندگی من تغییر میکرده

5- به خدا ایمان و توکل داشته باشید، چیزی ازتون کم نمیشه، فقط کافیه چندبار با تمام وجود باور داشته باشید تا معجزات و اثراتش رو در زندگیتون ببینید!


پ.ن: در اخر پست قبلی من به خدا توکل کردم! دوستان، شما هم برای هر کاری به خدا توکل کنید و برید توی دل اون کار!


۲۸ دی ۹۵ ، ۱۳:۳۳ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

کلاس خصوصی...

کلاس خصوصی

دارم اطلاعاتم رو بروز میکنم برای کلاس خصوصی که امروز دارم
من اصولا قبل از برگزاری هر کلاس حتی اگر هفته ای فاصله بین اونا باشه سعی میکنم یکبار اطلاعاتم رو بروز و دوره کنم تا با بهترین کیفیت بتونم تدریس کنم

کاری که هر استادی باید اونا رو انجام بده (که متاسفانه اندک شماری اینکار رو میکنن)


با توکل بر خدا رفتیم سراغش...

۲۸ دی ۹۵ ، ۱۰:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

روی من حساب کن، منو انتخاب کن

منو انتخاب کن

ترانه تصمیمتو بگیر محمد علیزاده خیلی قشنگ خونده


روی من حساب کن

 منو انتخاب کن

غیر من رابطه هاتو با همه خراب کن

با همه به هم بزن

دستتو بده به من

من حریصم

واسه بیشتر به تو نزدیک شدن

۲۷ دی ۹۵ ، ۲۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

خود شاخ‌پنداران توییتر

توییتر

بعد از اتمام 80 درصدی پروژه ی مدل سه بعدی که امروز داشتم روش کار می کردم، رفتم اخر شبی گشتی در توییتر بزنم و مثل همیشه یک مشت ادم خودشاخ پندار که انگار از دماغ فیل افتادن بحث های به شدت بدرد نخور داشتن میکردن که حالت بد میشه و میای بیرون


حتی جرات نمیکنی بهشون بگی داری اشتباه میکنی چون با اعتماد بنفسی که به خاطر 2 3 هزارتا فالوور دارن برمیگردن و بهت میگن نه تو داری اشتباه میکنی

یا یکسری دیگه دارن در مورد اینکه کدوم بستنی رو انتخاب کنن بخورن صحبت میکنن و یا بعضیاشون در مورد الان دلشون پفک کشیده دارن صحبت میکنن


من یکسری اشخاص برنامه نویس رو دنبال میکنم که واقعا اکثر مطالبی که میگذارن مفید و بدرد بخور هست و میشه ازش چیزی یاد گرفت در صورتی که بقیه گهگاهی مطالب بدرد بخور مثل معرفی کتاب و ... رو توییت میکنن


البته من به همونا هم حق میدم که اینطوری بنویسن، چون که اکثرشون تنها هستن و افسرده و دوست دارن با دیگران معاشرت کنن اما مشکل اینجاست که این معاشرت از دسترس خارج میشه و تعدادی زیادی ریپلای به هم دیگه میدن!


و در اخر اینکه من خودم خیلی کم توییت مینویسم و اونم سعی میکنم مفید بنویسم و از تویییت مفید دیگران هم ریپلای کنم تا بقیه استفاده کنن.

۲۷ دی ۹۵ ، ۰۱:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

پست 1000 کلمه ای دود شد رفت هوا

ارور وردپرس در ارسال مطلب

به خاطر یک اشتباه کوچک و پردازش نکردن پستی که در وبلاگ اصلیم نوشته بودم (بیش از 1000 کلمه) توسط وردپرس، تمام مطلب، فرمت بندی، سئو و ... همه در یک چشم بهم زدن به هوا رفت و هیچ پشتیبانی هم نه خودم و نه وردپرس نگرفته!
ساعت ها تلاش و تفکر در یک ثانیه به نابودی پیوست!

اگر الان شروع کنم نوشتن، چون کلی وقت گذاشته بودم روش و اعصابم خورد شده، احتمال زیاد(حتما!) بصورت خلاصه و بی دقت می نویسم، در نتیجه باید بگذارم فردا با ارامش (و اول در ورد) بنویسمش و تنظیمش کنم برای انتشار!  



پ.ن: داشتم روی سئو سایت کار میکردم و همینطور صفحه رو برای تست رفرش میکردم و الان دیدم پست برگرشته!! و این نشون میده بدبخت وردپرس در پشت صحنه داشته تلاش میکرده پست رو برگردونه!

۲۶ دی ۹۵ ، ۲۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

روزمرِگی

نقطه امن
متاسفانه چندماه پیش یک پروژه گرفتم و یک مسیر یادگیری برنامه ای رو که خیلی خوب پیش میرفتم برای اون پروژه رها کردم و رفتم دنبال اون اما در نهایت اون قرارداد بسته نشد!
از اون روز به بعد دیگه مسیر قبلی یادگیری رو که خیلی خوب پیش اومده بودم دنبال نکردم و هر روز عقب انداختمش و متاسفانه دچار روزمرگی شدم.
اینطور اتفاقی گهگاهی برای من پیش میومد که زندگیم حالت روتین به خودش بگیره ولی معمولا یک یا دو هفته بعدش حل میشد ولی نمیدونم چرا ایندفعه اینقدر طول کشیده!؟
شاید یکی از دلایلش سختی اون کار هست چوون باید بشینی و تست کنی تا تکه کدی کار کنه و همین باعث شد که اون رو رهاش کنم
شایدم به دلیل بدهکاری هست که باید تا اخر سال بپردازم (انشاءالله می پردازم)
شایدم به دلیل اینترنته
شایدم ...

اما هر روز دارم سعی میکنم گه به حالت زندگی عادی و پرتلاشم برگردم اما شبا دیر میخوابم و صبح ها هم دیر بیدار میشم واین باعث میشه که دوباره مسیر روتین رو دنبال کنم
حتی به خودم قول میدم که شبا زودتر بخوابم تا صبح ها زود از خواب بلند بشم ولی در نهایت شبا خوابم نمیبره تا ساعت 2 3 نصفه شب

هر طور شده باید از این نقطه راحتی خارج بشم تا بتونم به اهدافم برسم!

نظر شما چیه؟
چرا اینطوری میشه؟
برای شما هم اتفاق میافته و راه حلتون چیه؟

۲۶ دی ۹۵ ، ۱۷:۵۹ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس

دخترم یا پسرم؟

دختر یا پسر


یک سری از دوستان لطف داشتن و نظر فرستادن که نمیدونیم پسری یا دختری!
آیا این اهمیت دارد؟ یعنی فرضا دختر/پسر باشم ممکن هست خواننده داشته باشم یا نداشته باشم؟
به نظر من اصلا مهم نیست که پشت چنین وبلاگ هایی جنسیت اون فرد مشخص باشه

همانطور که در پست اول خوندید من میخوام بصورت ناشناس اتفاقات زندگی روزمره (شاید گذشته) رو بنویسم وگرنه من وبلاگ دیگه ای هم دارم که بسیار پربازدید هست و در زمینه ای تخصصی در اون مطلب میگذارم و میتونستم یک دسته "عمومی" در اون باز کنم و اونجا بنویسم.


هنوز هم از نظراتتون استقبال میشه :)

۲۶ دی ۹۵ ، ۱۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
روزانه‌ نویس